تجاری‌سازی فناوری‌های پیشرفته، پرهزینه، طاقت‌فرسا و همراه با مخاطرات و ریسک‌های فراوانی است. در عین حال، در عصر اقتصاد دانش‌بنیان و با پیشرفت‌های حاصله در فناوری‌ها، فشارهای اقتصادی بر کسب‌وکارها، شرکت‌های فناور و مؤسسات تحقیقاتی افزایش یافته و نیاز به انتشار سریع نوآوری، محسوس است.

تجاری‌سازی می‌تواند پاسخی مناسب به این روند بوده که تسریع اشاعه نوآوری و ایده‌های خلاقانه در جوامع را به دنبال دارد. اما تجاری‌سازی فناوری، به‌ویژه در حوزه فناوری‌های پیشرفته، نسبتاً پیچیده است. فناوری ماهیتی ابهام‌آمیز و سرشار از عدم قطعیت داشته و توسعه و تجاری‌سازی موفق یک ایده فناورانه، نمی‌تواند مسیر سرراست و مشخصی داشته باشد. عبور از پیچ ‌و خم‌های متعدد مسیر تجاری‌سازی، نیازمند ابزارهایی کارآ و اثربخش بوده که در این مقاله به یکی از نو ظهورترین آن‌ها، تحت عنوان «تجاری‌سازی ناب»، خواهیم پرداخت.

تجاری‌سازی ناب چیست؟

تجاری‌سازی، مجموعه‌ای از فعالیت‌ها است که یک نوآوری را به سرویس یا محصول نهایی تبدیل نموده تا از آن طریق، بتوان به سود اقتصادی دست یافت. با شدت گرفتن رقابت‌های فناورانه، بر مؤسسات تحقیقاتی و محققین شاغل در آن‌ها، فشار زیادی وارد شده تا به دلیل محدودیت بودجه برای فعالیت‌های تحقیق و توسعه، نوآوری‌های خود را تجاری‌سازی نمایند. از این رو، جستجو برای ابزارهای جدید و کارآمد تجاری‌سازی، امری ضروری برای بقا و ادامه فعالیت آن‌ها خواهد بود. 

«متدولوژی ناب/ چابک» که بیشتر در بحث‌های تولیدی کاربرد داشته و در سال‌های اخیر به ادبیات اکوسیستم استارت‌آپی نیز راه یافته است، یکی از این ابزارها است. با توجه به حوزه دانشی و مبتنی بر فناوری استارت‌آپ‌ها و نیاز جدی آن‌ها به تجاری‌سازی فناوری، ظهور مفهوم «تجاری‌سازی ناب» در کنار «استارت‌آپ ناب»، آن‌چنان عجیب نیست.

رویکرد ناب، تلاشی برای اصلاح اشتباهات و در عین حال، توسعه محصولات و خدمات باکیفیت است. این رویکرد، مبتنی بر بهبود تولید، مدیریت و راهبردهای سازمانی توسعه یافته و همان‌طور که در سطور پیشین ذکر گردید، از شناخته‌شده‌ترین مفاهیم در رویکردهای ناب یا چابک است. مفهوم استارت‌آپ در سال 2011 میلادی، توسط «اریک رایس» مطرح شد و امروزه در طیفی وسیع از صنایع و حوزه‌های فناوری، به‌کار گرفته می‌شود.

در به‌کارگیری رویکرد استارت‌آپ ناب برای تجاری‌سازی فناوری، یک اصطلاح جدید مطرح می‌شود: «تجاری‌سازی ناب». هدف نهایی تجاری‌سازی ناب، حذف هدر رفت منابع و کمینه‌سازی مصرف آن‌ها برای توسعه فناوری، تولید و بازاریابی محصولات و خدمات جدید است. این رویکرد، همچنین تلاش دارد تا کسب‌وکارهای پایداری را حول فناوری‌های نوظهور ایجاد نماید.

صاحبان کسب‌وکار، محققین و شرکت‌های استارت‌آپی، به دلیل نقش کلیدی مفهوم استارت‌آپ ناب در نوآوری و توسعه محصولات و خدمات جدید، توجه زیادی به آن نشان می‌دهند؛ به‌طوری که این کلیدواژه، موضوع بسیاری از کتاب‌ها، مقالات و سخنرانی‌ها در اکوسیستم کارآفرینی و استارت‌آپی بوده است. رویکرد استارت‌آپ ناب، در ابتدا برای کارآفرینان و استارت‌آپ‌ها توسعه یافت؛ اما به دلیل کاربرد وسیع‌تر و مزایای بالقوه آن، امروزه شرکت‌های بزرگ و مشهور و همچنین، دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی نیز، از آن استفاده می‌کنند.

روش استارت‌آپ ناب، پنج اصل کلیدی دارد که در عین سادگی، باید به تک تک آن‌ها دقت نمود:

1) کارآفرین‌ها همه‌جا هستند؛

2) کارآفرینی نوعی مدیریت است؛

3) یادگیری مبتنی بر ارزیابی؛

4) حسابرسی نوآوری؛

5) «ساخت، سنجش، یادگیری».

منبع : http://nanomatch.ir/article/980302