فکر کنم شب بود که دیگه رسیدم به آخرین شهری که قبل از رفتن به سمت بلژیک باید توش میموندم،
در اطراف شهر دوسلدورف خونه یک زوج خیلی خیلی خوش ذوق بود که من آخر شب رسیدم به اونجا ولی بعد از رسیدن به خونه واقعا شگفت زده شدم، اتاقم از یک هتل با کلاس چیزی کم نداشت ، این زوج خوش ذوق که خودشونم جهانگرد بودن یکی از اتاق های خونشون رو برای جهانگرد ها گذاشته بودند حتی رو تخت برام شکلاتم گذاشته بودند ، دفتر خاطرات قرار داده بودند که جهانگردان براشون یادگاری بنویسن و البته قابل توجه خانمها اینکه اونجا کلی تمیز بود و بهداشتی بهداشتی 😀، جالب اینه که شب بهم گفتن امیر صبح زود ما باید بریم سر کار تو وقتی رفتی یادت باشه درو پشت سرت ببندی 😂.
یک کار باحل دیگه هم که کرده بودند این بود که روی نقشه ایی که به دیوار نصب کرده بودند با پین های سوزنی کشورهایی رو که سفر کرده بودند را علامت زده بودند منم ایده گرفتم از این کارشون و الان تو سایتم کشورهایی رو که رفتم را روی نقشه پین کردم .
خلاصه صبح بیدار شدم و کوله نازنین رو برداشتم رفتم که به اتوبوس برسم برای رفتن به بروکسل، راستی کاور کوله
برای جاهای بارونی اهمیت بالایی داره البته تو شلوغی هم کمک میکنه که از پشت جیب کولتون کسی چیزی کش نره 😉
دیدگاه خود را بنویسید